loading...
1 قدم | هر جا که هستید یک قدم به جلو بیاید ...
فرید فاتحی بازدید : 41 1391/03/13 نظرات (0)

از اولشم لجباز بود. پسرمو میگم. یادمه وقتی داشت میرفت سربازی بهش گفتم زیاد اون جلوها نرو

گفت آخه دست ما نیست که بابای من. گفتم پس دست کیه؟گفت فرمانده دستور میده ما هم میریم

گفتم خب چه بهتر وقتی اوضا خراب شد تو از دستورش سرپیچی کن فوقش میفرستنت بازداشتگاه تا آبا از آسیاب بیفته..!

اینطوری بهتر نیست؟ اگه بد میگم بگو بد میگی دیگه؟

گفتش مگه خون من از خون بقیه غلیظ تره؟ دیگه داشتم عصبانی میشدم.گفتم پدر سوخته یه بار شد من یه چیزی بگم تو بگی چشم؟

گفت آخه حرفت منطق نداره.!!

دیگه زدم به کولی بازی گفتم آخه کدوم پسریه که به پدرش بگه حرفت منطقی نیست؟

به تو هم میگن پسر؟مردم پسر دارن ما هم پسر داریم.

برو ببین پسرای مردم با باهاشون چطوری حرف میزننو.....از این حرفا.

حالا بعد از این همه سال وقتی با عکسش حرف میزنم.. میگم اینقدر لجبازی کردی تا ما هم شدیم پدر شهید...

راستشو بخوای نمیدونم حرف من منطقی بود یا تو..؟ ولی خیلی دلم برات تنگ شده و...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 62
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 25
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 216
  • بازدید سال : 340
  • بازدید کلی : 14,630